Erich von Daniken سعی کنیم این را درک کنیم. من یک معتقد راسخ به خدا بودم. البته هنوز هم هستم. من هرگز خدای خودم را گم نکردم. اما برای یک مرد جوان مثل من خدا میبایستی حتما قادر مطلق میبود. خدای من هرگز نیازمند یک وسیله نیست تا به اینطرف و آنطرف برود. وسیلهای که او را از نقطه «آ» به نقطه «ب» ببرد.
در جایی که مسیحیان به نسخه قدیمی انجیل استناد میکنند، (تصویر 103) در واقع چندین بار خدا و فرشتگانش از زمین دیدار کردهاند (تصویر 104). گاهی این دیدارها با صداهایی مهیب توام بوده و ابرهایی از دود. در سوره «حزقیل» به عنوان مثال، این پیامبر (تصویر 105) شرح میدهد که شاهد بازدیدکنندگانی از بهشت بوده است که با برترین ادوات پرواز از آسمانها فرود آمدهاند (تصویر106 و 107). تا آنجا که «وان دانیکِن»میداند، این شرح بسیار دقیقی از دیدار غریبههای فضاییست.
Erich von Daniken این باور نکردنیست. «حزقیل» نه تنها شرح میدهد که چه دیده است بلکه شرح میدهد که چه شنیده است. او همه چیز را شرح میدهد. اینکه مبهوت جبروت خدا بوده است (تصویر 108).
این پیامبر همچنین چندین موجود بالدار چهار چهره را نیز توصیف میکند که ظاهری شبیه به انسان داشتهاند، (تصویر 109) و بر روی یک دستگاه چرخ مانند نورانی در تردد بودهاند (تصویر 110).
تصویر 103
تصویر 104
تصویر 105
تصویر 106
تصویر 107
تصویر 108
تصویر 109
تصویر 110
Erich von Daniken در درون بارگاه الهی چیزی شبیه به تخت پادشاهی وجود داشته است (تصویر 111) و بر روی این تخت موجودی نشسته بوده شبیه به انسان و در لباسهایی درخشان (تصویر 112). در زیر آن نیز وسیله های نقلیه بالداری را دیده است. او صدای این بالها را توضیح میدهد، اون شرح میدهد که صدای این بالها مثل غرش آبشار بوده است (تصویر 113 تا 115).
Rev. Barry H. Downing «حزقیل» چرخی را در چرخی دیگر ترسیم میکند. این بیشتر شبیه به یک تکنولوژی پیشرفته است تا یک پدیده ماورالطبیعه. و باید این را هم در نظر داشت که ما نمیتوانیم از انسانهای 3000 سال پیش انتظار داشته باشیم فرق بین فوق طبیعی و تکنولوژی برتر را درک کنند.
اما اگر مشاهدات بهشتی «حزقیل» بیش از تصور مذهبی بشر بوده باشد چه؟ اگر توضیحی علمی در ورای آن نهفته باشد چه؟ (تصویر 116 و 117)
Dr. Luis Navia یک بار من این فرصت را داشتم تا مردی را در طی سفری ملاقات کنم به نام «جوزف بلومریش» (تصویر 118). او یک مهندس ارشد در «ناسا» بود. در ابتدا سرپرست هیئت اعزامی به «مارس» ( مریخ) بود. همچنین مسئول فرود سفینههای فضایی بود. او شخصاً به من، در باره طراحی به کار رفته در سفینههای فضایی که بر روی مارس فرود آمده بودند و اینکه این ایده چگونه به ذهن او رسیده بود توضیح داد (تصویر 119 تا 121). که این ایده از خواندن متنی در انجیل در باره چرخهایی درون چرخهای دیگر منشا گرفته بود، (تصویر 122) اینجا هم شما با یک فرد کنجکاو دیگر مواجهید که این ایده او را نیز متقاعد کرده است.
تصویر 111
تصویر 112
تصویر 113
تصویر 114
تصویر 115
تصویر 116
تصویر 117
تصویر 118
تصویر 119
تصویر 120
تصویر 121
تصویر 122
ایده دیگری در انجیل که «وان دانیکِن» را حیرت زده میکند شخصیت «اینوک» (ادریس) است (تصویر 123).
Erich von Daniken ادریس در انجیل نیست. در نسخه قدیمی انجیل شاید شما تنها یک بخش در باره «اینوک» پیدا کنید. همین و بس، اما در خلال روایات دیگری که در این باره وجود دارد، کتب زیادی نیز در این باره موجود است (تصویر 124). شما فصل مربوط به «اینوک» را میتوانید بیابید. «اینوک» اولین فرد عهد عتیق است، که به زبان اول شخص صحبت میکند: «من انجام دادم»، «من شنیدم»، «من آنجا بودم».
این جد نیاکان «نوح» در یکی از متون قدیمی در باره اینکه توسط «خدا» به مدت 300 سال ربوده شده است، سخن میگوید.
Erich von Daniken او به آسمان برده شده، آن بالا، او موفق به دیدار «مقام برتر» شده است، او آن را «مقام برتر» میخواند و در مذهب، این مقام، «خدا» است. او مقام برتر را ملاقات کرده است و مقام برتر دستوراتی برای او صادر کرده است. که: «به این مرد جوان، زبان ما و نوشتن را آموزش دهید تا او بتواند کتاب بنویسد» (تصویر 125). البته، او همه این بیگانگان را با نام میشناسد. او با اسمشان از آنها نقل قول میکند. او تخصصهای آنها را میداند. میداند کدامیک از آنها فضانورد هستند. پس در واقع ادریس (اینوک) تنها و اولین کسیست که در هرازان سال پیش از این اسم بعضی از این موجودات فضایی را ارائه میکند، و بخشی از تخصص آنها را (تصویر 126). اما این چگونه ممکن است؟ ما در اینجا یک شاهد عینی داریم و هیچکسی حتی در باره او صحبت هم نمیکند. اینجا بود که من به شدت گیج شدم.
Robert R. Cargill, PH.D که این میتواند یک مناظره باشد که طرفداران «وان دانیکِن» بگویند چرا برای غریبههای فضایی باید غیر ممکن بوده باشد که به اینجا بیایند در حالیکه برای خدا حتی سخنی کاملا قابل قبول است که در تاریخ زندگی بشر دخالت کند؟ تفاوت در این است که «وان دانیکِن» میگوید این غریبهها آمدهاند و تکنولوژی را به مردم آموزش دادهاند تا فرهنگ آنها را بهبود ببخشند. پس به زبانی ساده، آنها موضوعات و ایدههای نو و تکنولوژی جدید را ارائه کردند و آن فرهنگها، به خاطر وجود آنها پیشرفت کرد. یا اینکه حداقل در انجیل اینطور بوده است (تصویر 127). اینگونه نبوده که خدا به انسان یک ساعت جادویی یا یک سلاح جدید داده باشد که آنها بتوانند از این وسایل در دفاع از خود در برابر دشمن استفاده کنند. خدا دستورالعمل ارائه داده است، حد اقل این چیزیست که در انجیل آمده. خدا دستورالعمل چگونه زندگی کردن را به انسان داده است، نه طرز ساخت دستگاههای جدید را که پیشرفتهتر از تمدنهای قبلی باشد! (تصویر 128)
تصویر 123
تصویر 124
تصویر 125
تصویر 126
تصویر 127
تصویر 128
Sister Ilia Delio, OSF آیا ما میتوانیم شباهتی بین «ارابه حزقیل» با «یو اف او» ببینیم؟ انسانهای کهن از اساطیر و استعاره و تصاویر برای توضیح تجاربشان از خدا استفاده کردهاند. من فکر میکنم اشتباهی که ما نباید مرتکب شویم نوعی پیروی طوطیوار بنیادیست. داستانهای نسخه قدیمی انجیل از دل مردم آن زمان بیرون آمده از ذهن آنها، تا بتوانند توضیحی برای تجربه خود از خدا ارائه بدهند. ما میتوانیم از خواندن نسخه قدیمی انجیل بینش بیشتری به دست آوریم و در باره ارابه حزقیل بیشتر بدانیم. اما این به آن معنا نیست که ما تصدیق صریحی بین این ارابه و «یو اف او» ببینیم.
Giorgio A. Tsoukalos وقتی همه این داستانها نوشته میشدهاند، نوشتن تقریبا کشف جدیدی بوده است. اولین چیزهایی که آنها در واقع به نگارش در آوردهاند، چیزی بوده که در واقع برای آنها اتفاق افتاده، اتفاقی بسیار مهم، بسیار برانگیزاننده و خارقالعاده برای آنها، که آنها را واداشته آن را به نثر در آورند. چرا دنیای مدرن نمیتواند این شانس را به ماجرا بدهد که این داستانها شاید اصلا واقعی باشد؟